۳۲۲- دل خونین لب خندان دوش پنهان گفت با من کاردانی تیز هوش کز شما پوشیده نبود راز پیر میفروش گفت آسان گیر برخودکارها کز روی طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش وانگهم در داد جامی کز فروغش بر فلک زهره در رقص آمد و بربط …
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت