۴۰۱ – سرم خوش است سرم خوش است و به بانگ بلند می گویم که من نسیم حیات از پیاله م یجویم عبوس زهد به وجه خمار ننشیند مرید خرقه دردی کشان خوشخویم گر م نه پیر مغان در به روی بگشیاد کدام در بزنم چاره از …
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت