۳۵۹- هفت خانه چشم شممت روح و داد و شمنت برق وصال بیا که بوی ترامیرم ای نسیم شمال احادیا به جمال الجیب قف وانزل که نیست صبر جمیلم زاشتیاق جمال حکایت شب هجران فرو گذاشته به به شکر آنکه بر افکند پرده روز وصال بیا که پرده گلریز …
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت