۵۲۴- ای شمع چگل تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی ورنه هر فتنه که بینی همه از خود بینی به خدایی که تویی بنده بگزیده او که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی ادب و شرم ترا خسرو مهرویان کرد آفرین بر تو …
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت