۴۶۱ – حلقه زلفش نکته ای دلکش بگویم خال آن مهر و ببین عقل و جان را بسته زنجیز آن گیسو ببین عیب دل کردم که وحشی وضع و صحرایی مباش گفت چشم شیر گیر و غنج آن آهو ببین حلقه زلفش تماشاخانه با صباست جان صد صاحبدل آنجا …
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت