۱۸۳- مهرویان دلم جز مهر مه رویان طریقی برنمی گیرد زهر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد خدا راای نصیحتگو حدیث از خط ساقی گو که نقشی درخیال ما ازین خوشتر نمی گیرد صراحی م یکشم پنهان و مردم دفتر انگارند عجب گر آتش این زرق …
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت